جدول جو
جدول جو

معنی علی خطیبی - جستجوی لغت در جدول جو

علی خطیبی
(عَ یِ خَ)
ابن منصور بن عبیدالله خطیبی اصفهانی بغدادی، مکنّی به ابوعلی و مشهور به اجل لغوی. اصل او از اصفهان بود ودر سال 547 هجری قمری در بغداد متولد شد و در آنجا پرورش یافت. وی تحصیلات خود را نزد ابن قصار و ابوالبرکات انباری و جز آنان به پایان رساند و در مدرسه نظامیه اقامت داشت. یاقوت حموی گوید که او از نظر حفظ لغات و اشعار بی همتا بود ولی متاسفانه حاضر به تدریس نبود و اگر روزی وی بتدریس همت می گماشت، علوم و ادبیات را زنده می کرد. (از معجم الادباء یاقوت چ قاهره ج 15 ص 81 و چ مارگلیوث ج 5 ص 423)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ خُ زَ)
ابن زید بن محمد بن حسین بن سلیمان بن ایوب انصاری اوسی خزیمی بیهقی شافعی، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی بیهقی و ظهیرالدین (ابوالحسن علی بن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ خَ)
ابن عثمان حواری خلیلی، ملقّب به علاءالدین. عالم فرائض و ریاضی دان بود و در سال 754 هجری قمری در شهر خلیل متولد شد و در 833 هجری قمری درگذشت. او راست: کفایهالطلاب فی علمی الفرائض و الحساب. (از معجم المؤلفین بنقل از الضوءاللامع سخاوی ج 5 ص 261. الانس الجلیل حنبلی ص 511. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 372. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 730)
ابن محمد خلیلی زیدی جیلی. وی در اوایل قرن پنجم هجری در قید حیات بود. او راست: 1- الجمعبین الافاده و الافادات. 2- المجموع، در دو مجلد. (از معجم المؤلفین بنقل از تراجم الرجال جنداری ص 25)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ خُ لَ)
ابن عبدالعزیز بن ابی محمد خلیعی موصلی حلبی، مکنّی به ابوالحسن. ادیب و شاعر بود و در حدود سال 750 هجری قمری در حله درگذشت. او را دیوان شعری است. (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعۀ عاملی ج 41 ص 297)
ابن حسین خلیعی شاعر، مکنّی به ابوالحسین. او راست: التوقیف و التخویف. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 509)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ شَ)
ابن حسن بن احمد بن حسین بن علی بن یحیی بن محمدشبیبی ذماری. فقیه و عالم فرایض بود. و در 18 شوال سال 1203 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- درهالحائض فی علم الفرائض. 2- عقدالجمان المنتقی من الشرح والبیان. (از معجم المؤلفین از نیل الوطر زباره ج 2 ص 129)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مُ طَ)
ابن محمد بن ابی بکر مطیری. فقیه و از علمای بنی مطیر بود. وی در سال 1084 ه. ق. در زیدیه از شهرهای یمن درگذشت. او راست: مختصر التلخیص. (از الاعلام زرکلی از خلاصهالاثر ج 3 ص 193)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قَ)
ابن احمد بن حسین قطیفی. وی فقیه امامی بود و در سال 1287 هجری قمریدرگذشت. او راست: اصول الدین. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قُ تَ)
ابن محمد بن قتیبۀ نیشابوری قتیبی. مکنی به ابوالحسن. وی از تلامذۀ ابومحمد فضل بن شاذان (متوفی در 260 هجری قمری) بوده است و بسیاری از شرح حال رجال را بنقل از قول این علی بن محمد در کتابهای مختلف ذکر کرده اند. اما او را تألیف مستقلی نبود. (از مصنفی علم الرجال آقابزرگ طهرانی)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ یَ)
ابن قاسم بن علی بطیوی، مکنّی به ابوالحسن. متوفی در سال 1039 هجری قمری او را فهرستی است. (از معجم المؤلفین بنقل از دلیل مؤرخ المغرب ابن سوده ص 350)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ خَ)
ابن عمر خربونی مصری. متوفی در سال 1327 هجری قمری وی در دیوان وزارت اوقاف، کاتب بود. او راست: 1- شرح الالفاظ الغریبه. 2- ضیاءالعیون علی کشف الظنون. (از معجم المؤلفین بنقل از الاعلام زرکلی ج 5 ص 97. فهرس الازهریه ج 6 ص 118)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ خُ)
نجفی. فقیه و اصولی بود و در اوایل محرم سال 1309 هجری قمری در نجف درگذشت و جسد او را در وادی السلام دفن کردند. او راست: رساله علی حجیهالظن. (از معجم المؤلفین بنقل از فوائدالرضویۀ عباس قمی ج 1 ص 299)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن حسن بن طوبی. مکنی به ابوالحسن. ادیب و نویسنده و شاعر و معاصر معز بن بادیس بود. وی به مشرق نیز سفر کرد. و پیش از سال 454 هجری قمری میزیست. او را دیوان شعری است. (از معجم المؤلفین به نقل از الخریدۀ عماد ج 11 ص 30)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ قُ)
ابن محمد بن عیسی دمشقی محلی نمراوی شافعی. مشهور به قطبی و ملقب به علاءالدین. فقیه بود و در سال 803 هجری قمری در ’نسرالبصل’ درگذشت. او راست: 1- کفایهالمبتدی فی الفقه. 2- مناسک الحج. (از معجم المؤلفین از الضوء اللامع سخاوی ج 6 ص 5 و ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 557)
لغت نامه دهخدا
ابن علی خطیبی. او راست: کتاب تاریخ
لغت نامه دهخدا